پسر جوانی ،با وسوسه یکی از دوستانش به محلی رفتند که زنان روسی ،خود فروشی می کردند. او روی یک صندلی در حیاط آنجا نشست . در آنجا پیرمرد ژولیده ای و فروتنی بود که حیاط و صندلی ها را نظافت می کرد.
عاقبت دوستی دختر و پسر؛ جز تلف کردن عمر به بطالت و گناه و در نهایت هم شکست و ضربه و حملات روانی نخواهد بود!
!
این تصویر نمایشگر فرهنگ غرب هست
که اینهمه ادعای فرهنگ میکنند
بز هم انقدر بیشعورن که ناچارا حکومت دارهایشان برایشان این تابلو را نصب کنند
برگرفته از آدرس mahkaa.blogfa.com