فریاد زخمی

أَیْنَ المُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ؟

فریاد زخمی

أَیْنَ المُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ؟

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «همسایه» ثبت شده است



بچه که بودم تو یه خونه 3طبقه زندگی میکردیم. طبقه اول پدربزرگ و مادر بزرگم بودن. طبقه وسط عموم با 4تا دخترعموهام. و طبقه پایین هم ما زندگی میکردیم.

یه حیاط کوچیک هم دلشتیم ک با اینکه خ کوچیک بود اما همه کار توش میکردیم. کل اعضای ساختمون و بقیه فامیلا جمع میشدیم و کلی رب گوجه فرنگی میپختیم. عرق نعناع و بادرنجبو میکشیدیم. محرم آش و نظری و... خیلی خیلی خوش میگذشت. با اینکه کلی زحمت داشت و الان خیلی راخت مثلا رب رو از مغازه مبخریم گذشته از کیفیت و بحث بهداشت، اون صفا و صمیمیت رو با هیچی عوض نمیکردم.اما با گذشت رمان و عوض کردن خونمون و تغییرات فرهنگی، فقط همستیه هارو میشناسم و درحد سلام و..

حدیث هست از حضرت محمد ص که بقدر جبرئیل سفارش همسایه رو بمن کرد که فکر کردم همسایه از همسایه ارث میبره.

یا تو حدیث دیگری ک هرکس سیر بخوابه درحالی ک همسایش گرسنه باشه از ما نیست.

خب بلاخره این همسایه هان ک تو مواقع حساس حتی از فامیل به آدم نزدیک تر و امین ترن.

همیشه باخودم فکر میکردم وقتی ازدواج کنم و خودم تشکیل خانواده بدم حتما باز فامیلا و همسایه هارو سر دیگ رب و آش و نظری و... جمع میکنم. بگذریم از جلسات هفتگی قرآن ک عاشق برگزاریش تو خونم هستم.

گاهی به نظر میرسه اینکه وقتی میخوای بری مثلا برا خودتون نون بخری برا همسایه هم یکی بگیری کار بیهوده وقت گیر و هزینه بری هست درحالی که اصلا اینطور نیست جدای از لذت بی اندازه ای ک از صمیمیت و مهربانی و بخشش میبری، خدا هم خیلی ازت راضیه و به نون و زندگیت برکت میده.

در مورد همسایه هایی ک حقوق هم رو رعایت نمیکنن و همدیگرو اذیت میکنن حرف نمیزنم چون واقعا براشون متاسفم!


کمال انقطاع
۰۶ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر